مقدمه
هر کشوری به دلیل نقش حیاتی انرژی در توسعه و اقتصاد آن، چه تولید کننده انرژی باشد و چه مصرف کننده آن نیازمند تدوین مجموعه سیاستهای کلان و خرد انرژی برای حرکت صحیح در مسیر توسعه و رشد اقتصادی است. در این میان، کشور ایران با دارا بودن بالاترین ذخایر انرژی اعم از نفت و گاز، یکی از پر مصرفترین کشورهای انرژی نیز میباشد. با این تفاوت که این میزان بالای مصرف انرژی در بخش حمل و نقل و بخش خانگی و با راندمان پایین صورت گرفته و ماحصل آن تا به امروز رشد بالای اقتصادی همچون کشورهای نوظهور اقتصادی چین و هند نبوده است. وابستگی شدید درآمدهای ارزی دولت در ایران به فروش نفت خام و تاثیرپذیری آن از چالشهای موجود در سیاست بین الملل، ضرورت تغییرات ریشهای سیاستهای کلان انرژی در ایران را دوچندان میکند.
یکی از راه کارهای مهم در افزایش بهرهوری انرژی و استفاده از مزایای اقتصادی آن در پیشبرد رفاه اجتماعی، بحث هدفمندسازی یارانههایی است که عمده آن به بخش انرژی اختصاص دارد. رویکرد کشور برای اصلاح الگوی مصرف که از یک تفکر هوشمندانه قبل از اجرایی شدن بحث هدفمندسازی یارانه ها نشات گرفته است، یکی از سازوکارهایی است که عبور از مقطع گذار افزایش قیمت حاملهای انرژی را سهلتر خواهد کرد. موفقیت در این حرکت، عزم ملی را میطلبد که نیاز به فرهنگسازی و اطلاعرسانی گسترده دارد.
اصلاح الگوی مصرف انرژی را میتوان از یک منظر به سه بخش حذف هدررفتها، استفاده بهینه از منابع و استفاده به هنگام از منابع که کم و بیش به یکدیگر وابستهاند، تقسیم نمود. شاید در این میان، اولین و مهمترین قدم حدف اتلافات و جلوگیری از مصارف ناخواسته باشد. از طرفی با توجه به اینکه در حدود چهل درصد انرژی مصرفی در کشور به بخش خانگی اختصاص دارد، هر اقدامی هرچند کوچک در جلوگیری از اتلاف انرژی و مدیریت زمان استفاده از آن در این بخش، می تواند منتج به صرفهجویی قابل ملاحظه اقتصادی و حرکت به سمت بهرهوری ملی داشته باشد.
مقایسه روند تغییرات سهم بخش خانگی از کل مصرف انرژی کشور نشان میدهد این سهم از سال 1369 تا سال 1389 به میزان 35 درصد افزایش پیدا کرده است که مهمترین علل آن را می توان در افزایش جمعیت و استفاده مصرفانه انرژی توسط شهروندان ایرانی جستجو کرد. امروزه بر کسی پوشیده نیست که مصرف نسبی انرژی ساختمانها در ایران در مقایسه با متوسط جهانی به شدت بالا بوده و روند رو به رشد این مصرف موجب شده تا امنیت عرضه داخلی انرژی با مشکلات جدی مواجه شود.
از طرفی، افزایش قیمتهای بین المللی انرژی از یک سو و نیاز به واردات بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی و برق نیز سبب شده تا بیش از هر زمان دیگر نیاز به صرفه جویی انرژی احساس شود. آمارهای مذکور به همراه تلفات 30 درصدی بخش خانگی از کل تلفات انرژی کشور و یارانه آشکار و پنهان دولت به میزان دو برابر کل بودجه عمومی کشور، ضرورت بازنگری در سیاست گذاری های انرژی و استفاده از فناوریهای به روز مدیریت و کاهش مصرف انرژی به خصوص در بخش خانگی را گوشزد میکند.
مصرف انرژی در ساختمان
طبق آخرین آمارها، بخش خانگی و تجاری در حدود 40 درصد مصرف انرژی در ایران را به خود اختصاص میدهند. از طرفی، مقایسه روند تغییرات سهم بخش خانگی از کل مصرف انرژی کشور نشان میدهد این سهم از سال 1369 تا سال 1389 به میزان 35 درصد افزایش پیدا کرده است که مهمترین علل آن را میتوان در افزایش جمعیت و استفاده مصرفانه انرژی توسط شهروندان ایرانی جستجو کرد.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که مصرف نسبی انرژی ساختمانها در ایران در مقایسه با متوسط جهانی به شدت بالا بوده و روند رو به رشد این مصرف موجب شده تا امنیت عرضه داخلی انرژی با مشکلات جدی مواجه شود. افزایش قیمتهای بین المللی انرژی از یک سو و نیاز به واردات بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی و برق نیز از سوی دیگر سبب شده تا بیش از هر زمان دیگر نیاز به صرفه جویی انرژی احساس شود.
آمارهای مذکور به همراه تلفات 30 درصدی بخش خانگی از کل تلفات انرژی کشور و یارانه آشکار و پنهان دولت به میزان دو برابر کل بودجه عمومی کشور، ضرورت بازنگری در سیاست گذاریهای انرژی و استفاده از فناوریهای به روز مدیریت و کاهش مصرف انرژی به خصوص در بخش خانگی را گوشزد میکند.
مدیریت هوشمند ساختمان
یکی از مفاهیمی که در سال های اخیر توجه ویژه متخصصین حوزه انرژی را به خود معطوف ساخته، توسعه سیستمهای مدیریت هوشمند ساختمان است. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان از تاثیر بسزای به کارگیری این سیستمها در مدیریت راحتتر قسمتهای مختلف ساختمان و به خصوص کاهش مصرف انرژی ساختمان میباشد.
سیستم مدیریت ساختمان (BMS) به سیستمی اطلاق میگردد که از طریق اجزای خود کنترل قسمتهای مختلف ساختمان و نمایش خروجیهای مورد نیاز را برای کاربران امکان پذیر مینماید. مهمترین وظیفه این سیستمها پایش مداوم بخشهای مختلف ساختمان و اعمال دستورات به آنها به نحویست که عملکرد اجزاء مختلف ساختمان متعادل با یکدیگر و درشرایط بهينه و با هدف کاهش مصارف ناخواسته و تخصيص منابع انرژی فقط به فضاهای در حين بهرهبرداری باشد. این عمل به طور عمده از طریق مفهوم اینترنت اشیا صورت میگیرد.
تاثیر به کارگیری سیستم مدیریت هوشمند ساخمان بر کاهش مصرف در حدود 30 الی 50 درصد تخمین زده میشود به طوری که کاهش مصرف انرژی یک ساختمان ادرای در فرانسیسکو به مساحتی در حدود 6200 متر مربع پس از به کارگیری سیستم مدیریت هوشمند به میزان 50 درصد اندازه گیری شد[2]. این میزان کاهش مصرف انرژی به ویژه در کشورهایی که قیمت حاملهای انرژی همچون برق و گاز طبیعی در آنها واقعیست هزینههای اقتصادی ساختمانها را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد.
اینترنت اشیا
اینترنت اشیا اصطلاحی است که در سالهای آتی به طور فزایندهای با آن برخورد خواهیم کرد. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ توسط کوین اشتوین ابداع شد. به زبان ساده، ارتباط اشیا مختلف از طریق شبکه اینترنت با یکدیگر را اینترنت اشیا مینامند. با ترکیب این اشیای متصل به هم با یک سیستم اتوماسیون میتوان حجم عظیمی از اطلاعات را جمع آوری و روی آنها پردازش انجام داد که این عمل نهایتا منجر به اتخاذ یک تصمیم کارآمد توسط مشتکرین میشود. نمونه بازر استفاده از اینترنت اشیا روشن و خاموش نمودن چراغ روشنایی با استفاده از گوشیهای هوشمند یا همان اسمارت فونها است.
اگرچه هنوز امنیت و حریم خصوصی مهم ترین چالشهای موجود بر سر راه توسعه اینترنت اشیا به شمار میروند، با این حال حرکت به سوی مفهوم شهر و شهروند دیجیتال در عصر حاضر ناگریز به نظر میرسد. کشورهای برزیل، چین، هند، آلمان، سنگاپور، کره جنوبی و امریکا از مهمترین کشورهای پیشرو در زمینه اینترنت اشیا به شمار میروند.
در کشور ما نیز تلاشهای بسیاری به خصوص در سالهای اخیر برای بهرهبرداری از این فناوری صورت گرفته است که افتتاح شبکه ملی اینترنت اشیا مهمترین آنها به شمار میرود. مهمترین وجه تامین زیرساختهای توسعه اینترنت اشیا نیز گذار از آدرسهای آی پی نسل چهارم (IPv4) به نسل ششم (IPv6) میباشد (ظرفیت آدرس دهی و تخصیص شناسه به هر دستگاه در آدرسهای IP نسل چهارم در حدود 4.3 میلیارد است که این ظرفیت برای فراگیر شدن اینترنت اشیا برای یک کشور ناکافی است در حالی که IP نسل ششم چندین برابر نسل چهارم ظرفیت را داراست) که تلاشهای فراوانی در سالهای اخیر در رابطه با این موضوع صورت گرفته و این گذار به زودی تکمیل خواهد شد.
نتیجه گیری
مصرف بالا و رو به رشد انرژی در ایران به خصوص در بخش خانگی، چالشهای موجود بر سر توسعه عمرانی و فرهنگی کشور ناشی از هزینههای بالای یارانه انرژی و پتانسیل بالقوه اقتصادی بالا در پس افزایش بهرهوری انرژی و صادرات انرژی نهایی از محل صرفهجویی که موجب افزایش قابل ملاحظه درآمدهای ارزی کشور میگردد، عمده عواملیاند که حرکت به سمت هوشمندسازی ساختمانها در ایران را ضروری میسازند. توسعه سیستمهای مدیریت هوشمند نیازمند تامین زیرساختهای اینترنت اشیا میباشد که با حرکت کشور در مسیر توسعه این زیرساختها و عزم جدی سیاستگذاران برای سرمایهگذاری بخشهای دولتی و خصوصی در این حوزه به خصوص در سالهای اخیر، نوید دهنده توسعه اقتصادی کشور در سالهای پیش رو و نیز توسعه بخش های مرتبط با اقتصاد همچون فرهنگ و اجتماع میباشد.
مراجع
نوشتههای مرتبط