پیش از وارد شدن به دنیای کارآفرینی یا کارمندی لازم است بدانیم به کدامیک از این دو حوزه علاقهمند هستیم. به عبارت بهتر باید ببینیم شخصیت ما با کدام حیطه تطابق بیشتری دارد. بنابراین لازم است تا تفاوت بین این دو عرصه را خوب بشناسیم تا بتوانیم تصمیمگیری درستی انجام دهیم.
در ادامه به تعریف هر یک از این دو مفهوم و تفاوتهایشان میپردازیم.
کارمند کیست؟ کارآفرینی به چه معناست؟
کارمند فردی است که به هر طریقی برای یک شخص یا ارگان خاص، فعالیت میکند. این فرد میتواند یک کارگر ساده و یا یک مدیر با تعدادی پرسنل زیر دست خود باشد. تفاوت بین انواع کارمندان، در درآمد آنهاست.
کارآفرین به کسی گفته میشود که با هدف داشتن درآمد بالا و فراهم کردن فرصتهای شغلی برای خود و دیگران، کسب و کاری را راهاندازی میکند. کارآفرینان مهارت بالایی در شناسایی موقعیتها و فرصتها دارند.
در این بین، افرادی هم هستند که نه کارمند و نه کارآفرینند، بلکه خویش فرما یا Self employed هستند و به صورت فریلنسری فعالیت میکنند.
تمایز بین کارمندی و کارآفرینی
در ادامه مواردی از تمایز بین کارمندان و کارآفرینان مطابق با عرف جامعه، آورده شده است. اما باید توجه داشت که این موارد همواره برقرار نیستند. در واقع این موارد حالتهای حدی و اغراق شدهی تمایز بین کارمندان و کارآفرینان را نشان میدهند. برای هر مورد می توان مثالهای نقضی آورد.
- کارمندان زندگی آرام و بدون ریسک را میپسندند. در حالیکه کارآفرینان زندگی پرچالش را ترجیح میدهند.
- کارمندان روند یکنواخت زندگی را ترجیح میدهند. در صورتیکه کارآفرینان در زندگی یکنواخت احساس پوچی میکنند.
- کارمندان تمایل دارند راهی را که دیگران قبلا رفتهاند را طی کنند. در حالیکه کارآفرینان راه خودشان را میسازند.
- کارمندان در چهارچوب مشخصی کار میکنند.کارآفرینان چهارچوب مشخص کاری ندارند.
- کارمندان ساعات مشخصی از روز را به کار کردن اختصاص میدهند. اما کارآفرینان زمان نمیشناسند و در هر ساعت از شبانهروز کار میکنند.
- امنیت شغلی برای کارمندان اهمیت زیادی دارد. اما کارآفرینان به این مورد اهمیتی نمیدهند.
- کارمندان در انتهای هر ماه حقوق دریافت میکنند. چنین چیزی برای کارآفرینان صدق نمیکند و ممکن است در هر ساعت و زمانی پول به حسابشان واریز شود (حتی ممکن است چند ماه درآمدی نداشته باشند).
- کارمندان به دنبال اسم و رسم هستند. برای کارآفرینان خود کار مهم است.
- در هنگام بروز یک مشکل، کارمندان به دنبال مقصرند، اما کارآفرینان خودشان مشکل را حل میکنند.
- کارمندان افراد را بر اساس تحصیلات و سمتشان قضاوت میکنند. مبنای قضاوت کارآفرینان خروجی کارها است.
- کارمندان صحبت میکنند، اما کارآفرینان عمل میکنند.
- کارمندان نسبت به مسائل اطراف خود بی تفاوتند. کارآفرینان خود را در قبال هر چیزی مسئول میدانند.
- کارمندان برای انجام کارها منتظر میمانند تا وظایفشان تعریف شود. در حالیکه کارآفرینان خودشان کار را به دست گرفته و انجام میدهند.
- کارمندان برای دریافت حقوق کار میکنند. کارآفرینان از انجام کار لذت میبرند.
- کارمندان زود شکست میخورند، آنها برای کارآفرینان کار میکنند. در صورتی که کارآفرینان شکست را تجربهای برای پیروزیهای بعدی میدانند.
- کارمندان به تشویق دیگران نیاز دارند. کارآفرینان انگیزههای درونی دارند.